آینازآیناز، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

فرشته کوچک زندگی ما

بدون عنوان

عزیزم چند روزی نتونستم برات چیزی بنویسم اخه عروسی عمه بود و سرمون شلوغ بود دیروز تموم شد و عمه رفت سر خونه و زندگیش انشالله که خوشبخت بشه امروز که خونه بودیم از صبح خواب بودی الهی فدات بشم که اینقد تو عروسی خسته شدی     ...
30 مهر 1392

واکسن 5ماهگی

امروز وقت واکسنت بود صبح ساعت ٧ بیدار شدی و تو جات همش بازی می کردی منم که خواب الود خدا خدا می کردم بخوابی تا منم بتونم بخوابم ولی هی به من نگاه میکردی و صدا در می آوردی البته من که حسابی از بد خوابیدنای تو بهره مند شدم !!  از رو رفتم! بلندت کردم یه ذره باهات بازی کردم توام خوشحال بودی و می خندیدی..    یکم خوابیدی ولی بازم دوباره غرغر کردی و داشتی بیدار میشدی.. باز بلند شدم و پستونک چپوندم دهنت که از خواب نپری !! خدا امروز رو به خیر کنه .. کمبود خواب دااااارم.... دیدم فایده نداره باند شدم تا بریم واکسنتو بزنیم همین که دیدی دارم لباساتو عوض میکنم خوشحال شدی فکر...
10 مهر 1392

بدون عنوان

دختر  نازم آیناز دوست داشتنی ما کلی کارای جدید یاد گرفتی می تونی با کمک ما غلت بخوری و دمر بشی خودتم حسابی تعجب می کنی چون دنیا رو از یه زاویه جدید می بینی! من و بابایی از خنده غش میکنیم! تازه وقتی دمر می شی می خوای خودتو بکشونی جلو اما با صورتت!!! صورتتو می مالی زمین و دست و پا می زنی! کلی تلاش می کنی و وقتی سرتو می آری بالا انگار از مسابقات کشتی برگشتی! موهات بهم ریخته و صورتت سرخ سرخ شده!   یه وقتایی هم دعوا می کنیا!!! یعنی اعتراض می کنی به اون اسباب بازی یا پستونکی دستته! چون راحت نمی ره تو دهنت ! آخه همه ...
10 مهر 1392

5 ماهگی عشقم

امسال اولین باره که برگهای پاییزی رو می بینی    امروز ٥ماهه شدی  وحسابی بزرگ شدی. عاشق خوردن هستی !! یعنی هرچی بدیم دستت اول یه کم مهندسی می کنی.. اینور اونورشو با دقت نگاه می کنی . بعد هم با لذت تمام میبری توی دهنت. اول کلی باهاش حرف می زنی و در موردش فکر می کنی و وقتی مهندسیت تموم شد میره به سمت دهن ! توی کل روز هزار بار می گم :آینازم دهن نه !!!! مهمترین علاقمندی هات: عروسک مودار - سیم تلفن خونه م- کتاب داستان   همش غر می زنی  بشینی عاشق ددر رفتنی ! کاملا متوجه میشی وقتی کسی لباس میپوشه و آماده بیرون رفتن میشه. ...
10 مهر 1392

نوشته ای از زبان بابای مهربون

  ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺷﻲ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻲ ﭘﺪﺭ ﻟﻄﻴﻔﺘﺮﻳﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ ...   ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺷﻲ ﺗﺎ ﺗﻪ ﺩﻟﺖ ﻗﺮﺹ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﺟﺎﻱ ﺩﺳﺖ ﭘﺪﺭ ﺭﻭﻱ ﺻﻮﺭﺗﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﻧﻮﺍﺯﺵ ! ﺑﺎﻳﺪ ﭘﺪﺭ ﺑﺎﺷﻲ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻲ ﺩﺧﺘﺮ ﻋﺰﻳﺰﺗﺮﻳﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ ...   ﺗﺎ ﭘﺪﺭ ﻧﺒﺎﺷﻲ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﻲ ﺩﺭﮎ ﮐﻨﻲ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﭘﺪﺭ ﺍﺳﺖ !!!   ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺧﺘﺮ ِ ﭘﺪﺭ ﺑﺎﺷﻲ ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻏﺮﻭﺭ ﮐﻨﻲ ... .. . ﺑﺎﻳﺪ ﭘﺪﺭ-ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﭼﻪ ﺷﮕﻔﺘﻴﻬﺎﻳﻲ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﻳﻦ ﻋﺎﻟﻢ ! ﭼ ﻪ ﻋﺰﻳﺰ ﺍﺳﺖ ﺍﺧﻢ ﺗﻠﺦ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻧﺎﺯ ﺩﺧﺘﺮ ... ﭼﻪ ﻧﺎﺯﮎ ﺍﺳﺖ ﺩﻝ ﭘﺪﺭ ﮐﻪ ﻃﺎﻗﺖ ﺩﻳﺪﻥ ﺍﺷﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ... اینک دخترم   بدان که  پدرتﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻴﺸﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﺑﻔﻬﻤی ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﻫﻢ...
9 مهر 1392

دل نوشته مامانی

  دختر نازم زندگی خیلی کوتاهتر از اونیه که نگران چیزهای بی ارزش باشی  کودک باش و شیطنت کن  شاد باش و تفریح کن   عاشق باش و م هربون  افسوس هیچ چیزی را نخور و اجازه نده تا آدمها تحقیرت کنند یاد بگیر اگر اشتباهی ازت سر زد عذرخواهی کنی و یاد بگیر اگر کسی از تو عذرخواهی کرد بهش احترام   به یاد داشته باش که عذرخواهی نشانه ضعف نیست بلکه نشانه شخصیت و شعوره     ...
9 مهر 1392